سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
در پرتو ولایت
این وبلاگ با موضوع امامت و ولایت حضرت علی علیه السلام با مطالبی از کتاب در پرتوی ولایت آیت الله مصباح یزدی به طور سلسله وار به روز می گردد.
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 27
بازدید دیروز : 0
کل بازدید : 77006
کل یادداشتها ها : 71
خبر مایه


فضایل غیر اکتسابى و مؤثر در شخصیت حضرت على(علیه السلام)

دسته دوم از فضایل امیرالمؤمنین(علیه السلام) با این که منشأ الهى دارد، لکن در زندگى و کیفیت شکل گرفتن رفتارها، سیره و سنّت آن حضرت تأثیر دارد. تولد در خانه کعبه، شخصیت حضرت على(علیه السلام) را تغییر نمى دهد و تنها، کرامت و شرافتى الهى است تا مردم متوجه شوند که این انسان با سایر انسان ها تفاوت دارد. لکن برخى موهبت هاى خدادادى و غیر اکتسابى که به امیرالمؤمنین(علیه السلام)و انبیا و اولیاى دیگر عطا شده است، در شکل گرفتن شخصیت، زندگى، اعمال، سیرت و سنّت آن بزرگواران تأثیر داشته است؛ موهبت هایى مثل درک و فهم، دلِ بیدار و روح با صفا. البته ما نمى دانیم حقیقت این مواهب چه بوده است، اما آثار آنها را درک مى کنیم. ما نمى توانیم آن نورانیت دل و صفاى باطن را درک کنیم؛ ولى قراین و آثار فراوانى از آن بزرگواران نقل شده که تعبیرى ندارد جز این که بگوییم این آثار در نتیجه نورانیت قلب و صفاى روح ایشان بوده است و وجود این بزرگواران «وجودى نورانى» است. این تعبیر در قرآن و نیز در روایات بى شمارى از طریق سنّى و شیعه آمده است. بر اساس روایات، پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و اهل بیت(علیهم السلام)وجودى نورانى دارند و قبل از این که در این عالم به صورت وجود جسمانى ظاهر شوند، خداوند متعال نور آنها را خلق کرده است.(1) البته ما حقیقت این تعابیر را درک نمى کنیم و نمى دانیم که آیا نور ایشان از جنس نورى است که ما به چشم مى بینیم یا نورى دیگر است؟ البته بعید است از جنس این نور باشد. همین قدر مى دانیم که این بزرگواران حقیقتى بسیار متعالى، شریف و مقدس هستند و ما عنوانى پاک تر و ارزنده تر از «نور» نداریم که در مورد آنها به کار بریم؛ همان طور که درباره خداوند مى گوییم: «اللّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»(نور (24)، 35.)، و لفظ مناسب دیگرى نداریم که بتوانیم با آن، رابطه خدا با عالم هستى را توضیح دهیم. خداوند مى فرماید: «خدا نور آسمان ها و زمین است» و در روایات آمده است که خداوند از نور خود نور واحدى را آفرید که بعد از خلقت حضرت آدم(علیه السلام) در صلب او قرار داده شد.(ر.ک: بحارالانوار، ج 35، باب 3، روایت 33. ) در این جا نیز ما نمى توانیم مفهوم قرار گرفتن نور در صلب حضرت آدم(علیه السلام) را درک کنیم؛ اما روایات زیادى وجود دارد که بسیارى از آنها را اهل تسنن نیز نقل کرده اند و در آنها چنین تعبیراتى نقل شده است. بر حسب روایات، این نور از صلبى به صلب دیگر منتقل مى شد تا زمانى که به صلب عبدالمطلب رسید. در این مرحله نیمى از این نور در صلب عبدالله قرار گرفت که از آن پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)آفریده شد و نیم دیگر آن در صلب ابوطالب قرار داده شد و از آن امیرالمؤمنین(علیه السلام) آفریده شد؛ یعنى تا آن زمان این دو نور اتحاد داشتند و نور واحد بودند.(ر.ک: همان، ج 24، باب 67، روایت 59.)

   البته ما و حتى افرادى بزرگ تر از ما از درک حقیقت این نور عاجزیم و نمى توانیم توصیف کامل و بیان روشنى از آن ارائه دهیم. این نور اختصاص به بزرگانى هم چون پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و امیرالمؤمنین(علیه السلام) و پس از آنها نیز سایر ائمه اطهار(علیهم السلام)و فاطمه زهرا(علیها السلام)دارد. این حقیقت نورانى به گونه اى است که حتى زمانى که این بزرگواران در شکم مادر بودند، بیش از من و شما کمالِ عقل و قدرت درک و فهم داشتند. ممکن است عده اى از امکان این امر تعجب کنند؛ اما این مسأله هیچ تعجبى ندارد. شبیه این مسأله در مورد غیر این بزرگواران نیز نمونه دارد؛ مثلا، در شرایط عادى چندین سال وقت لازم است تا شخصى تندرست و سالم، تحت تربیت مربى و استادى قوى بتواند ریاضیات عالى را فرا بگیرد؛ حال اگر به شما بگویند، طفلى سه ساله در فلان کشور ریاضیات عالى را مى داند، عکس العمل شما در برابر این خبر چگونه خواهد بود؟ تحقق چنین امرى محال نیست، گرچه بسیار کم و به ندرت اتفاق مى افتد. اگر در مورد طفل سه ساله چنین چیزى ممکن است، آیا در مورد کودک دو ساله ممکن نیست؟ اگر در شرایطى، سن یادگیرى چنین مطالبى از بیست سالگى به سه سالگى تنزل پیدا کند، تنزل آن به دو سال نیز ممکن است. اگر وجود چنین توانى براى طفل دو ساله امکان داشته باشد، آیا براى کودک یک ساله چطور؟ و بالأخره چه مانعى وجود دارد که طفلى هنگام تولد چنین استعداد سرشارى داشته باشد؟

   پس این مسأله محال نیست، لکن چون ما نظایر آن را ندیده ایم و به ندرت چنین مواردى یافت مى شود، باور کردن آن تا حدودى مشکل است. اما هنگامى که نمونه هاى کوچک ترى از آن را در سطحى پایین تر و به صورتى محدودتر ببینیم، متوجه مى شویم که موارد برتر آن نیز ممکن است.(1) پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)، ائمه اطهار(علیهم السلام) و فاطمه زهرا(علیها السلام) به گونه اى بودند که قبل از تولد و در شکم مادر بیش از فیلسوفان ما قادر به درک مطالب بودند. این بزرگواران حتى قبل از تولد تسبیح خدا مى گفتند و هنگامى که متولد مى شدند و به این عالم قدم مى گذاشتند، به سجده مى افتادند. طبعاً درک حقیقت این عوالم و مقام ها، براى انسان هاى عادى نظیر ما میسّر نیست.


ابلیس   




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ